سفارش تبلیغ
صبا ویژن
[ و از نوف بکالى روایت است که شبى امیر المؤمنین ( ع ) را دیدم از بستر خود برون آمده نگاهى به ستارگان انداخت و فرمود : نوف خفته‏اى یا دیده‏ات باز است ؟ گفتم دیده‏ام باز است . فرمود : ] نوف خوشا آنان که دل از این جهان گسستند و بدان جهان بستند . آنان مردمى‏اند که زمین را گستردنى خود گرفته‏اند و خاک آن را بستر . و آب آن را طیب . قرآن را به جانشان بسته دارند و دعا را ورد زبان . چون مسیح دنیا را از خود دور ساخته‏اند و نگاهى بدان نینداخته . نوف داود ( ع ) در چنین ساعت از شب برون شد و گفت این ساعتى است که بنده‏اى در آن دعا نکند جز که از او پذیرفته شود ، مگر آن که باج ستاند ، یا گزارش کار مردمان را به حاکم رساند ، یا خدمتگزار داروغه باشد ، یا عرطبه طنبور نوازد ، یا دارنده کوبه باشد و آن طبل است . [ و گفته‏اند عرطبه ، طبل است و کوبه ، طنبور . ] [نهج البلاغه]
 
یکشنبه 90 خرداد 22 , ساعت 10:0 عصر

بسم الله الرحمن الرحیم و صل الله علی محمد و آله الطاهرین

___________________

صدای عقربه ها

سخت آزارم می دهند ، امشب

انگار ، اولین باری ست که آنها را می شنوم

انگار که  تمام صداهای دنیا خاموش شده اند

و تنها عقربه ها می نوازند .

. . . . . . . . . . . . . . . .

دلم می خواهد امشب  ثانیه ها آنقدر طول بکشند

تا آن که حوصله ی تمام ساعتهای دنیا سر برود

دلم می خواهد امشب آنقدر برایت بنویسم

تا آنکه دیگر فرصتی برای خداحافظی باقی نماند

دلم می خواهد امشب بلندترین شعرهایم را برایت بگویم

اما  این کار را نخواهم کرد

تا آن که " بلند ترین  شعر نگفته ی دنیا "

مال من باشد . . ..

 

 



لیست کل یادداشت های این وبلاگ